شهید مهدی باکری :: فداییان رهبر

فداییان رهبر

مکانی برای دوستان ودوست داران انقلاب اسلامی

فداییان رهبر

مکانی برای دوستان ودوست داران انقلاب اسلامی

فداییان رهبر

من افتخار میکنم اری خدا کند

جانم فدای حضرت سید علی شود

  • ۰
  • ۰

شهید مهدی باکری

افسران - لذت کار

گرمای 40 درجه ظهر تابستان همه را کشانده بود داخل چادرها. بیرون از چادر پرنده پر نمی زد؛ همگی در حال استراحت بودیم.

گه گاه بیرون صدایی می آمد و چرتم را بر هم می زد، صدایی مانند برخورد قوطی کنسرو و کمپوت. یکی دوبار بی خیال شدم اما صدا قطع نمی شد. رفتم بیرون ، هیچ کس نبود برگشتم ولی باز صدا همان صدا را شنیدم، کنجکاو شدم و به کمین نشستم، دیدم یکی در اطراف چادرها می گردد و قوطی های کنسرو و آشغالها را جمع می کرد و بعد می برد در چاله ای پشت خاکریز چالش می کرد.

سرش به کار خودش مشغول بود و انگار لذت می برد. اطراف چادر ما که رسید دیدم آقا مهدی باکری است. ...


منبع: کتاب آشنایی ها/ انتشارات صریر/ رضا قلیزاده علیار

خاطره: عابد پرستار

  • ۹۳/۰۲/۰۵
  • سجاد خلیل زاده

شهید مهدی باکری

نظرات (۳)

خدایا ما کجاییم و شهدا کجایند...

سر بزنید به ما
www.parishaniat.blog.ir
  • مقدم شلمچه چهاربرج
  • داداش سجادم سلام
    از اینکه از آقا مهدی باکری مطلبی گذاشته اید ازت سپاسگزارم.
    این مرد بزرگ در زمان جنگ فرمانده من بود.
    خدا رحمتش کند با تمام شهدای جنگ تحمیلی.
  • مقدم شلمچه چهاربرج
  • سلام داداش
    من کم پیدا نیستم ماشالله شما بی خیال ما شده اید.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی